مهد نرفتن پرنیا
سلام دخترنازنینم پرنیای عزیزم تو این مدت از بعد از تعطیلات عید نوروز تا الان تقریبا همش درگیر مهد شما بودیم حتی فرصت نشد یه مسافرت بریم . اول که همش مریض میشدی الان که تازه یه کم بدنت مقاوم شده و کمتر مریض میشی با اتمام سال تحصیلی مهد دیگه علاقه ای به رفتن به مهدت نداری .گریه میکنی که دوست ندارم برم .و به زور باید ببریمت قبلا صبح زود که صدات میزدیم راحت بیدار می شدی و آماده میشدی اما الان گریه و زاری راه میندازی و حتی نمیزاری لباس بپوشم به تنت و موهاتو شونه کنم .اوضاعی داریم. الان دو هفته ای میشه که اینجوری شدی و من خیلی نگرانتم حتی با خاله ات هم که صحبت کردم اونم منوجه تغییر رفتارت شده و تعجب کرده بود ...